نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: کتاب حرکت به سمت پایداری
بارها
بر این نکته تاکید شده است که پایداری به معنای بهینهسازی همزمان
مولفههای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی است. فعالیتی پایدار است که
بهطور همزمان به این 3 حوزه مهم توجه داشته باشد. در غیر اینصورت و حتی
اگر تنها به یکی از این حوزهها کمتوجهی شود، امتداد فعالیتهای اقتصادی
در آینده بلندمدت به خطر خواهد افتاد. نکته آنجا است که این مقررات، عمومی
هستند و از سطح کشورها تا کوچکترین بنگاههای اقتصادی و کسبوکارها را در
برمیگیرند.
در این میان، با توجه به آنکه اقتصاد و جامعه
به عنوان ساختارهایی انسانی شناخته میشوند، تعریف «پایداری» تا حدی وابسته
به فرهنگ یک کشور است. از طرفی، طبیعت هم پیشنیازهایی غیرقابل بحث برای
رسیدن به پایداری مطرح میکند. اجازه دهید به این موضوع بپردازیم که برای
پایدار بودن باید به چه مولفههایی از هرکدام از این حوزهها توجه داشته
باشیم.
معیارهای سلامت اقتصادی. از زمان اقتصاددانهایی
مانند آدام اسمیت به بعد مجموعهای از معیارها برای تعیین سلامت یک اقتصاد
تدوین شدهاند. این معیارها عبارت است از: وجود خریداران و فروشندگان
متعدد، دسترسی به اطلاعات به موقع و دقیق، استانداردهای حسابداری و
اجبارهای قانونی، فقدان فساد دولتی، بازارهایی برای توسعه مالی (بازارهای
سهام، بازارهای مالی و بانکها)، توافق بر سر روشها یا واحد پولی مورد
استفاده در مبادلات، فقدان رکود یا تورم شدید.
معیارهای یک
جامعه سالم. این معیارها به شدت وابسته به فرهنگ هستند. یک فرد دارای
فرهنگ قبیلهای ممکن است به پرسشهای موجود، پاسخی متفاوت با یک غربی بدهد و
هر دوی آنها امکان دارد جهانبینی متفاوتی نسبت به یک مسلمان داشته باشند.
در هر صورت، اقتصاددان شیلیایی، مانفرد ماکس نیف نیازهای اولیه انسان را
به 9 دسته تقسیم کرده است که جهان شمول بوده و قابل جایگزینی با یکدیگر هم
نیستند: بقا، حفاظت/ امنیت، مهربانی، درک، مشارکت، فراغت و آسایش، ابتکار،
یگانگی/ معنا و در نهایت آزادی.
علاوهبر این موارد، دست کم در برخی
از جوامع مسائل اجتماعی مهم دیگری مانند داشتن یک سیستم آموزشی قوی، یک
طبقه متوسط قدرتمند، فقدان شکاف عمیق بین طبقه فقیر و ثروتمند (که معمولا
منجر به انقلاب میشود)، دسترسی به خدمات پزشکی و بهداشتی، امنیت و مهار
جرائم و وجود برابری و رواج نداشتن تبعیض هم مطرح میشود.
معیارهای
یک محیط زیست سالم. یکی از سادهترین راهها برای درک پایداری و بهویژه
نیازمندیهای طبیعت این است که نگاهی به چارچوب «گام طبیعت» بیندازیم. این
چارچوب که توسط تعدادی از کارشناسان علمی محیط زیست نوشته شده است، 4 اصل
را برای رسیدن به یک جهان پایدار معرفی میکند. 3 معیار نخست این چارچوب
مربوط به محیط زیست فیزیکی است و چهارمی آن یک مولفه اجتماعی است. در اینجا
سه اصل زیستمحیطی آن را به همراه توضیحاتی برای هر کدام از آنها تشریح
میکنیم.
طبیعت نباید بهدلیل افزایش عصارههای استخراجی از عمق
زمین، تحت تاثیر قرار بگیرد. 3 ماده خام اصلی استخراجی بشر از زمین عبارت
است از: سوختهای فسیلی، فلزات و مواد معدنی. میلیاردها سال طول کشیده است
تا طبیعت این مواد را بسازد و بسیاری از آنها هم برای حیات بیشتر جانداران و
گیاهان زمین، سمی هستند. اگر انسان این مواد را با سرعت زیادی از عمق زمین
بیرون بکشد و آن را در سطح کره خاکی پخش کند، باعث انباشت آنها میشود و
در نهایت باید شاهد مشکلات بسیاری بود. به عنوان مثال، از زمان انقلاب
صنعتی، انسان باعث افزایش 30 درصدی کربن دیاکسید در جو شده است. از طرفی
شاهد آن هستیم که سطوح بالایی از جیوه و سایر فلزات در بدن آبزیان یافت
میشود.
بهطور مشابه، نباید اجازه دهیم که مواد ساخته دست بشر در
طبیعت انباشت شوند. انسان بیش از 100 هزار نوع ماده شیمیایی تولید میکند
که هیچکدام از آنها توسط طبیعت ساخته نمیشوند. مولکولهای بسیاری از این
مواد، پایدار هستند (به راحتی تجزیه نمیشوند) و در بافت بدن جمع میشوند.
حشرهکش DDT یکی از این مواد است. برخی از این مواد بر هورمونها اثر
میگذارند و منجر به معلولیت نوزادان تازه متولد شده، سرطان یا مشکلات عصبی
میشوند. دانشمندان و وزارتخانههای بهداشت کشورهای مختلف شاهد آن
بودهاند که این مواد مصنوعی (مانند برخی از مولفههای پوسته زمین) در بدن
ما نفوذ کردهاند، در خون ما یافت میشوند و شیر مادران را هم تحت تاثیر
قرار دادهاند.
اصل سوم آن است که ما نباید به تخریب ظرفیت تولیدی
طبیعت ادامه دهیم؛ چرا که طبیعت با تکیه بر همین توانایی است که میتواند
خدمتهای اساسی خود را به انسان ارزانی کند. جنگلها نه تنها تامینکننده
محصولات چوبی برای انسان هستند، بلکه زیستگاه گونههای جانوری در معرض خطر
هم به شمار میآیند و بهطور همزمان آب و هوا را تمیز کرده و خاک را هم از
فرسایش نجات میدهند. تپههای مرجانی، زیستگاه بسیاری از جانداران دریایی
را تامین میکنند. برداشت بیش از حد از منابع طبیعی، توسعه و دستکاری ژنتیک
جانداران همه و همه منجر به بروز این مشکل میشوند.
شاید این فهرست
از معیارها، کامل نباشند اما بدون شک تامینکننده چارچوبی ذهنی برای شروع
فرآیند پایدارسازی فعالیتهای اقتصادی خرد و کلان انسان هستند. شما
میتوانید فعالیتهای خود را با این معیارها بسنجید تا متوجه شوید چه آثاری
بر حوزههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی اطراف خود دارید. به این صورت
میتوانید اقدامات خود را به نحوی مدیریت کنید که کمتر از پیش بر موادی
وابسته باشند که در آینده کمیاب خواهند شد، قیمت آنها افزایش مییابد یا
قوانینی برای استفاده آنها وضع خواهد شد. در صورتی که کسبوکار شما در توجه
به هر کدام از این مولفهها ضعف داشته باشد، باید نگران آینده اقتصادی خود
باشید؛ چرا که یا از رقبای خود عقب میافتید یا آنکه قانون مانع از توسعه
سریع شما خواهد شد.
«باید گفت ما در عصر بسیار هیجان انگیزی زندگی میکنیم. عصری سرشار از
تحولات اطلاعاتی بیپایان که مسلما فقط به رایانههای شخصیمان ختم
نمیشوند. دنیای کسبوکار با سرعتی باورنکردنی در حال پیشرفت و دگرگونی
است. روند رو به جلوی جهانیسازی، شرکتها را وادار به انجام کارها به
روشهایی جدید میکند.»
«بیل گیتس»
جهانیسازی هر کسبوکاری
یک جهش طبیعی در عصری است که با تمام وجود فریاد جهانیشدن سر میدهد. با
توسعه بازارهای جهانی، ادغامهای اقتصادی و میانفرهنگی و از همه مهمتر
دسترسی به اطلاعات، جهانی شدن دیگر نه تنها رویا نیست، بلکه به واقعیتی
بزرگ برای بازیگران بزرگ تبدیل شده است. کسب موفقیت در بازارهای داخلی به
جاهطلبیهای قابلتوجهی برای کشف سرزمینهای ناشناخته میانجامد. با این
حال، هر مدیری که قدم به آبهای بینالمللی میگذارد، به ساحل امن آرامش
نمیرسد. قبل از تحقق چنین رویایی، رهبران کسبوکارها باید فرصتها و
چالشهای مختلف را بررسی کرده و سپس اقدام به بالا بردن پرچم کسبوکار خود
در بازارهای بینالمللی کنند. اگر شما هم به فکر گسترش مرزهای کسبوکارتان
هستید، توجه به نکات ذیل در کاهش خطرات ورود به بازار بینالمللی و افزایش
احتمال موفقیت تاثیرگذار خواهند بود.
۱- حساب پول هایتان را داشته باشید
هدفگذاری
بازارهای جدید از نظر مالی و فعالیتهای بیوقفه آن، فرآیندی پرهزینه است.
صاحبان کسبوکار باید دید مناسبی نسبت به سرمایهگذاریهای لازم در زمینه
انجام تحقیقات اولیه و رشد نتیجهبخش داشته باشند. منابع مورد نیاز برای
سرمایهگذاری را تعیین کنید و از به هدر نرفتن منابع مالی ارزشمند اطمینان
حاصل کنید. هیچ چیز جز ایجاد اختلال در فرآیند تثبیت مطلوب یک کسب وکار
محلی منجر به اختلال در طرحهای توسعه شما نخواهد شد.
هزینههای
سربار بازاریابی و تبلیغات، رویدادهای تبلیغاتی، فروش، هزینههای نیروی
کار، بستهبندی و غیره در کشورهای مختلف متفاوت بوده و باید برای
کسبوکارهای گوناگون به صورت مجزا تعیین شود. تلاش برای بازگشت سرمایه سریع
در مواردی دلسردکننده است و برنامهریزیها باید به صورت بلندمدت انجام
شود. اختصاص بودجهای برای چند سال آتی و انجام بازبینیها و بررسیهای
منظم اقدامی حیاتی در این زمینه بهشمار میرود.
۲. تحلیل محدوده تقاضا برای محصولات و خدمات در بازاری خاص
حس
اولیهای که یک مدیر را وادار به گسترش افق کسب وکار به خارج از مرزهای
داخلی میکند، گاهی بسیار حقیقی است. با این حال، تصمیمات مدیران باید بر
اساس دادههای قابل لمس و البته حقایق استوار باشد. افق بازاریابیپذیری
محصولات یا خدمات را در بازاری خاص تعیین کنید. رقبا و موقعیتهای مختلف
مورد علاقه آنها و صنعت را به خوبی بررسی کنید. با تحلیل شکافهایی که میان
ویژگیهای محصولات موجود در بازار و تقاضای بازار وجود دارد، توان محصولات
و خدمات خود را برای رویارویی با این شکاف و رقابت در بازار ارزیابی کنید.
معرفی محتاطانه چند محصول خاص به بازار بینالمللی بهتر از عرضه یکباره
تمامی محصولاتی است که هماکنون در بازار داخلی در حال فروش است. این روش
تحلیل فرآیندها، هزینهها و سودآوری را سادهتر و به انطباق بیشتر
استراتژیهای بازاریابی با سیاستهای مالی کمک شایانی میکند.
۳. اهرم قدرتی به نام اینترنت
همانطور
که بیل گیتس اشاره میکند: «اگر کسبوکارتان اینترنتی نیست، بهزودی از
چرخه بازار حذف خواهید شد.» تکیه بر تجربه ثروتمندترین تجار جهان روش
مناسبی برای ایجاد ارزش و توسعه چشمانداز خواهد بود. بر اساس گزارشها،
نزدیک به نیمی از جمعیت جهان تا سال ۲۰۱۸ به اینترنت دسترسی خواهند داشت،
به این ترتیب کافی است قدرت و تاثیرات دنیای مجازی را در رویدادهای
کارآفرینانه تصور کنید. از اینرو، باید تلاشهایی استثنایی برای افزایش
حضور کسب وکارها در دنیای دیجیتال در قالب بازارهای خاص صورت بگیرد.
جستوجو
و کشف اطلاعات آنلاین در سالهای اخیر به غریزهای طبیعی در میان افراد
تبدیل شده است. به واسطه توسعه و تولید محتوای ناب و با کیفیت حضور خود در
دنیای دیجیتال را قوت بخشید. با سرمایهگذاری مستمر در زمینه سئو
بهینهسازی موتور جستوجو (SEO) آن را به بخشی جداییناپذیر از
استراتژیهای بازاریابی و سیاستهای ترویج نام تجاری خود تبدیل کنید.
مهمتر از همه اینکه، وبسایت خود را به مهمترین ابزار ارتباطی خود تبدیل
کنید چرا که وبسایتها تاثیر شگفتانگیزی بر کیفیت تصورات سهامداران و
ذینفعان کسبوکارتان خواهند داشت. از متخصصان برای تقویت این جنبه از
کسبوکارتان کمک بگیرید.
۴. خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو
آشنایی
هرچه بیشتر با فرهنگ و رسوم رایج کشور و بازار هدف پیش ازآغاز فعالیتهای
بازاریابی و تبلیغات نکته بسیار مهمی است. پرداختن به نیازهای فرهنگی
مصرفکنندگان و گفتوگو به زبانی مشترک و قابل فهم برای آنها یک تاکتیک
حیاتی است.
درحالیکه افراد در برخی از فرهنگها ترجیح میدهند یک
راست به جوانب مختلف کسبوکار بپردازند، گروه دیگر در فرهنگهایی متفاوت
ترجیح میدهند در قدم اول و پیش از ورود به موضوعات تجاری، برای رسیدن به
سطح معقولی از اعتماد، اقدام به ایجاد رابطهای دوستانه کنند، درحالیکه
صادق ماندن برند و نام تجاری نکتهای مهم است اما توسعه سریع و تطابق هرچه
بیشتر با نیازهای بازار نیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. ایجاد حس
تعلق در مشتریان مسلما کمک بزرگی به موفقیت فعالیت بینالمللی کسبوکارتان
خواهد کرد.
۵. از متخصصان بپرسید
استخدام مشاوران
محلی بهمنظور برونسپاری وظیفه گردآوری اطلاعات ضروری در خصوص قوانین
مالیاتی، سیاستهای دولتی و قوانین ویزای کار یا قوانین مربوط به
راهاندازی کسبوکار بینالمللی و حتی قوانین کار یا هر اطلاعاتی که برای
رعایت حدود قانونی و اجتماعی جوامع بینالمللی، انجام میشود.
علاوهبر
این، بررسی انطباق محصول مورد نظر با مشخصات صنعت امری ضروری است. قوانین
دولتی و سیاستهای صنعت از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و شما به عنوان
مدیر ارشد یک کسبوکار باید به صورت هوشمندانه از انطباق تمامی ابعاد محصول
خود با مقررات محلی اطمینان حاصل کنید و از راهنماییهای مشاوران خود برای
دریافت مجوزها و گواهینامههای مورد نیاز برای فعالیت در هر کشوری
استفاده کنید.
ایجاد و حفظ تصویری پاک از کسبوکار یک ضرورت است و
متخصصان این حوزه میتوانند میزان آسیب پذیری کسب وکار شما را که ممکن است
بهدلیل کمبود تجربه افزایش پیدا کند، کنترل کنند. مشاوران میتوانند شما
را در کسب این انطباق یاری کنند و به این ترتیب کسب وکار را از ورود به
محدوده خطر بازدارند.
سخن آخر
جهانی شدن، در مجموع
با اداره کسب وکار در مرزهای داخلی تفاوتهایی دارد. تعیین تمامی خطرات و
ریسکهایی که نتیجه چنین ابتکار عملی است برای صاحبان کسب وکار اقدامی
حیاتی است. با در نظر گرفتن برنامهای مدون سعی کنید نظر اعضای تیم خود را
جلب کنید تا آنها هم در سرعت بخشیدن به فرآیند جهانی شدن و ایجاد روندی
آرام و موفق نقش داشته باشند، در نهایت همانگونه که والت دیزنی گفته است:
«اگر رویایی در سر میپرورانید، حتما روزی توان تبدیل آن به واقعیت را پیدا
خواهید کرد».
رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در
محیطهای جدید، ویژگیهای خاصی را میطلبد که عموما مدیران برای پاسخ به
آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. یکی از مهمترین خصیصهها که
میتواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش هیجانی
است.
به نظر میرسد هوش هیجانی میتواند شکل تکامل یافتهای از توجه
به انسان در سازمانها باشد و ابزاری نوین و شایسته در دستان مدیران تجاری
و تئوریسینهای بازار برای هدایت افراد درون سازمان و مشتریان برون
سازمان و تامین رضایت آنها. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر
جایگاه هیجانهای و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار
از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهرهوری،
رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق میسازند. با توجه به اهمیت هوش هیجانی در
مدیریت، این مقاله به بررسی ابعاد هوش هیجانی در مدیریت، رشد و توسعه رهبری
در محیط کار و روش آموزش هوش هیجانی در مدیریت سازمان میپردازد.
هوش هیجانی چیست؟
هوش
هیجانی (EI) شامل شناخت و کنترل هیجانهای خود است. به عبارت دیگر، شخصی
که EI بالایی دارد، سه مولفه هیجانها را به طور موفقیتآمیزی با یکدیگر
تلفیق میکند (مولفه شناختی، مولفه فیزیولوژیکی و مولفه رفتاری).
اصطلاح
هوش هیجانی برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط دو روان شناس به نامهای جان
مایر و پیتر سالووی مطرح شد. آنان اظهار داشتند، کسانی که از هوش هیجانی
برخوردارند، میتوانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بین پیامدهای
مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعات عاطفی برای راهنمایی فرآیند
تفکر و اقدامات شخصی استفاده کنند.
آنها، اصطلاح هوش هیجانی را برای
بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره
مطلوب خلق و خو به کار بردند. در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات
خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است. به
عبارتی هوش هیجانی عاملی است که به هنگام شکست، در شخص ایجاد انگیزه میکند
و به واسطه داشتن مهارتهای اجتماعی بالا منجر به برقراری رابطه خوب با
مردم میشود.
هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در
بده
بستانهای روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب
است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود زنده نگه دارد،
با دیگران همدلی نماید، احساسات دیگران را بشنود، برای به دست آوردن پاداش
بزرگتر، پاداشهای کوچک را نادیده انگارد، نگذارد نگرانی، قدرت تفکر و
استدلال او را مختل نماید، در برابر مشکلات پایداری نماید و در همه حال
انگیزه خود را حفظ نماید. هوش هیجانی نوعی استعداد عاطفی است که تعیین
میکند از مهارتهای خود چگونه به بهترین نحو ممکن استفاده کنیم و حتی کمک
میکند فکر را در مسیری درست به کارگیریم.
هوش هیجانی و مدیریت بازار
استفاده
از هوش هیجانی در تجارت ایدهای نوین میباشد که برای بسیاری از مدیران و
تجار جانیفتاده است. در واقع بیشتر مدیران کماکان ترجیح میدهند برای انجام
کارها از مغزشان استفاده کنند تا از قلبشان. نگرانی اصلی آنها آن است که
احساس همدلی و دلسوزی با همکاران و مشتریان آنها را از پرداختن به اهداف
سازمان دور نماید. در هر صورت همه بایستی قبول کنند که قواعد بازی در دنیای
امروز متفاوت است و بایستی طبق قاعده روز عمل کرد. شرکتهای هوشمند برای
نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغییرات سلیقهای و استفاده از قوانین
تشویقی معمولا سیستم بازاریابی طراحی میکنند. سیستم بازاریابی فرآیندی
کامل است که موجب هماهنگی شرکت با بهترین فرصتهای بازار میشود. فرآیند
کلی مدیریت بازار شامل ۴ مرحله اصلی است که عبارتند از:
تجزیه و تحلیل
بازار: معمولا شامل سیستمهای اطلاعاتی و تحقیقاتی بازار و بررسی بازارهای
مصرفکننده و بررسی بازارهای سازمانی میباشد. محیط پیچیده و در حال تغییر
است و همواره فرصتها و تهدیدهای جدیدی به همراه میآورد. شرکت و سیستم
استراتژیک آن باید محیط را همواره تحت نظر داشته باشند که این تحت نظر
گرفتن محیط مستلزم دریافت اطلاعات زیادی میباشد. اطلاعاتی در مورد
مصرفکنندگان و نحوه خرید آنها.
انتخاب بازارهای هدف: هیچ شرکتی توانایی
تامین رضایت تمام مصرفکنندگان را ندارد. وجود شرکتهای مختلف و قوی در
تولید کالاهای مشابه بیانگر تنوع و تشتت سلایق بین مصرفکنندگان میباشد.
هر شرکتی برای اینکه بتواند بهترین استفاده را از تواناییهای بالقوه خود
نماید و بهترین جایگاه را در بازار انتخاب نماید و در وضعیت بهتری
قرارگیرد، نیازمند بررسی چهار مرحلهای میباشد که شامل اندازهگیری و
پیشبینی تقاضای تقسیم بازار، هدفگیری در بازار و جایگاهیابی در بازار
میباشد.
تهیه ترکیب عناصر بازاریابی: یکی از اساسیترین مفاهیم در
بازاریابی نوین همین مفهوم آمیخته بازاریابی میباشد. مجموعهای از
متغیرهای قابل کنترل که شرکت آنها را در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد
نیاز خود ترکیب میکند. این ترکیب در واقع ابزار دست تاجر میباشد برای
اینکه بازار را تحت تاثیر قرار دهد. این ترکیب که شامل طراحی محصول، توزیع
کالا، قیمتگذاری و تبلیغات پیشبردی است، کلید اصلی تجارت در بازارهای نوین
میباشد.
اداره تلاشهای بازار: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل رقبا و
خطمشیهای رقابتی بازار و برنامهریزی، اجرا و سازماندهی و کنترل
برنامههای بازاریابی است. شرکتها وجه مهمی از بررسیهای خود را باید روی
رقبا بگذارند و به طور مداوم محصولات و قیمتها و شیوه توزیع و تبلیغات
پیشبردی رقبا را از نزدیک پی بگیرند و بدانند که در چه وضعی هستند. مدیریت
در راس هرم سازمان بایستی برنامههای بازاریابی را تنظیم نماید و بعد با
برانگیختن همه افراد در همه سطوح برنامه را اجرایی نموده و برای اطمینان از
اجرای برنامهها و رسیدن به اهداف، کنترل داشته باشد و ممیزی بازاریابی را
نیز فراموش ننماید.
هوش هیجانی در تک تک مراحل فوق میتواند جهت دهنده
مدیریت شرکت باشد. همه ما داستان کارآفرینان بزرگ را شنیدهایم که از هوش
تحصیلی بالایی برخوردار نبودهاند و در دانشگاه وضعیت مطلوبی نداشتهاند؛
اما با تکیه بر هوش هیجانی خود بزرگترین شرکتهای دنیا را ایجاد
نمودهاند. بزرگترین تجار و کارآفرینان معمولا تاکید فراوانی بر غرایز خود
دارند و برای آنچه در خصوص بازار حس میکنند، اهمیت بسیار بالایی قائلند.
وقتی فورد به مهندسان خود با تاکید میگوید این نام من است که بالای این
شرکت نوشته شده است و بعد تصمیم مورد نظر خود را اجرا میکند، بیانگر هوش
هیجانی اوست. این بدان معناست که انسانهایی در بازار بسیار اثر گذارند و
خوب میدانند در ورای همه منطقهای ریاضی و علمی نیروی الهام و احساس
کارساز است. نیرویی که از بشر اولیه تاکنون همواره همراه بوده است و ما را
نیز که در سر خط حرکت تاریخ قرار داریم همان گونه یاری مینماید که اجداد
اولیهمان را یاری میکرد. در واقع مدیران موفقی که ساختار علمی بازار را
میشناسند و هوش هیجانی را همچون خون بدان تزریق مینمایند، شگفتی
میآفرینند.
مدیران و تجاری که هوش هیجانی بالایی دارند؛ یعنی کسانی که
احساسات خود را به خوبی میشناسند و هدایت میکنند و احساسات دیگران را نیز
درک میکنند و هدفمند با آن برخورد میکنند، در اداره بازار ممتازند. این
افراد حتی در زندگی فردی نیز خرسند و کارآمدند و توانی را در اختیار دارند
که موجب میگردد افرادی مولد باشند.
روشهای صحیح اجرای برنامه آموزش هوش هیجانی
در اجرای برنامههای هوش هیجانی در سازمان باید به چند اصل مهم کاربردی توجه داشت. این اصول کاربردی عبارتند از:
1 - مشخص کردن اهداف سازمان به طور واضح؛
2 - ایجاد پیوند بین آموزش و اهداف سازمان؛
3 - ارزیابی دقیق کارکنان در برنامه آموزشی برای مشخص ساختن تواناییهای پایه و نیازهای فردی آنان؛
4 - انطباق طرح برنامه آموزشی با تواناییها و ضعفهای کارکنان؛
5 - تهیه و تدوین ساختار جلسهها؛
6 - استفاده از تمرینهای عملی، مطالعات موردی و روش ایفای نقش؛
7 - برقراری ارتباط و پیوند بین آموختهها و تجارب دنیای واقعی کارکنان؛
8 - فراهم ساختن فرصتهایی برای تمرین آموختهها؛
9 - پیشبینی فرصتهای متعدد برای دادن باز خورد؛
10 - استفاده از موقعیتهای گروهی برای ایفای نقش و مهمترین رفتارهای اجتماعی و آموزش آنها؛
11 - نشان دادن نیازهای اختصاصی هر فرد به او به طور خصوصی و محرمانه؛
12 - فراهم ساختن منابع حمایتی و تقویتی برای کارکنان در برنامه طی مرحله پیگیری.
امروزه
بسیاری از سازمانها دستخوش تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و
مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و با تغییرها سازگار شوند. در این میان
تعامل اجتماعی به شیوهای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران به
عنوان عنصر کلیدی در مدیریت تغییرهای سازمانی اهمیت فزایندهای دارد.
سازمانها برای اینکه بتوانند در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند،
بایدخود را به تفکرهای نوین کسبوکار مجهز سازند و به طور مستمر خود را
بهبود بخشند. رهبری این گونه سازمانها بسیار حساس و پیچیده است و زمانی
این حساسیت دو چندان میشود که رهبر با تغییرهای انطباقی روبهرو باشد که
بسیار متفاوت از تغییرهای فنی است. مشکلات فنی از طریق دانش فنی و
فرآیندهای متداول حل مساله قابل حل هستند، در حالی که مشکلات انطباقی در
برابر این گونه راهحلها متفاوت است. رهبری یک سازمان برای انطباقپذیری
با تغییرها و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید کسب و کار، ویژگیهای
خاصی را میطلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه
میشوند.
بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند
برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط
برقرار کنند. در این زمینه هوش هیجانی (EMOTIONAL INTELLIGENCE=EI) یکی از
مولفههایی است که میتواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای
سازمان نقش مهمی ایفا کند.
خرید و فروش و بازار و مدیریت و تجارت به
صورتی اجتنابناپذیر با عامل انسانی سروکار دارند. چه در محیط داخل سازمان
که سلول اصلی تشکیلدهنده واحدها افراد میباشند و چه در محیط خارج از
سازمان که مدیریت با عوامل متعدد انسانی سروکار دارد. از دولتمردانی که
قوانین تجاری را تدوین میکنند و گروههای مرجع اجتماعی مثل قهرمانان ورزشی
و هنرمندان که سلایق مردم را در خرید اجناس و رواج مد جهت دهی مینمایند و
نهاد خانواده که به خصوص در خریدهای بزرگ کانون اصلی مشورت میباشند و
مشتریان نهایی که خریداران اصلی هستند تا نمایندگیهای فروش و توزیع، همگی
عامل انسان را به عنوان هسته مرکزی با خود همراه دارند. هوش هیجانی به
عنوان توانایی درک احساسات و نیاز دیگران کمک بسیار کارسازی است در جهت
هدایت دیگران در راهی که منتهی به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت سازمانی و
رضایت افراد و جامعه میشود. با توجه به اینکه هوش هیجانی، توان استفاده از
احساس و هیجان خود و دیگران در رفتار فردی و گروهی در جهت کسب حداکثر
نتایج با حداکثر رضایت است. بنابراین، تلفیق دانش مدیریتی و تواناییهای
هیجانی در مدیریت میتواند در سوق دادن افراد به سوی دستیابی به هدف کارساز
و مفید باشد.
Alright, let’s start with the basics: what is PRINCE2?
PRINCE2
stands for Projects IN Controlled Environments. The “2” is for the
second generation. The first generation was only about IT project, but
the current generation of standard is applicable to any project.
PRINCE2
is a methodology for managing projects. It tells you what to do, when
to do that, and who should do that. Isn’t it great?
Well, you should
know that it doesn’t tell you exactly how to do things. For that type of
questions, you should refer to other resources. That’s just outside the
scope of PRINCE2.
PRINCE2 belongs to AXELOS. It’s a UK joint
venture of the government and a private company. It used to belong to
OGC, which was a governmental agency in the UK.
There are many
amazing standards in the AXELOS family that also cover other parts of
your business that relate to projects. We’ll talk about them tomorrow.
Until then, can you think about what types of methods you need besides
your project, or external to it, to support your project management?
کدورت:
کدورت پدیده ای است که میزان شفافیت آب را مشخص می کند.و
به عنوان یک خاصیت ظاهری آب محسوب می گردد.کدورت باعث پراکندگی یا جذب نور
در حین عبور آن بر روی یک خط مستقیم در آب می شود.اگر چه کدورت به دلیل
وجود مواد معلق در آب نیز به وجود می اید،ولی ارتباط دادن با اندازه های
کمی مواد معلق در آب مانند شکل،اندازه و ضریب شکست ذرات موجود در
سوسپانسیون که همگی در خاصیت پراکنده ساختن نور دخالت دارند، مشکل است.
روش
اولیه اندازه گیری کدورت قدرت عبور نور را از میان آب با قدرت پراکنده
سازی و شکسته شدن آن مقایسه می نمایند که این اندازه گیری اساس روش
استاندارد تعیین کدورت آب به وسیله کدورت سنج شمعی جکسون است.
الزاما روش های دیگری برای سنجش کدورت های پایین لازم است و در این حالت از روش های نفلومتری و جذب سنجی استفاده می شود.
نفلومتر
شدت پراکنده ساختن نور را در دایره خاصی تقریبا در زاویه طرف راست محل
برخورد نور با سطح آب را اندازه گیری می نماید.با این روش کدورت های پائین
تر از 05/0 واحد را اندازه می گیرند.و رنگ آب در آن تاثیری ندارد. با
استفاده از روش جذب سنجی میزان جذب نور توسط ذرات موجود در آب اندازه گیری
می شود. در جذب سنجی رنگ آب در نتیجه تاثیر دارد و میزان دقت این روش به
اندازه ی روش نفلومتری نیست.
سنجش کدورت به روش نفلومتری:
مواد مورد نیاز:
آب مقطر نمونه
استاندارد های کدورت
روش کار:
ابتدا
با توجه به نوع دستورالعمل دستگاه کدورت سنج دستگاه را کالیبره می
کنیم.نمونه را تکان می دهیم تا یکنواخت شود و آن را داخل سل ریخته و در
دستگاه کدورت سنج قرار می دهیم.اگر درجه ی دستگاه عددی کمتر از 40 را نشان
داد می توانیم مقدار کدورت را مستقیما از روی درجه بندی دستگاه بخوانیم.در
غیر این صورت باید نمونه را رقیق کنیم.
محاسبات:
اگر نمونه رقیق نشده اعداد کتر از 40 را نشان دهد،می توانیم نتایج را بر حسب NTU مستقیما از روی درجه بندی دستگاه گزارش کنیم.
برای نمونه ای که رقیق شده به صورت زیر عمل می کنیم:
\c ( C + B ) * A = NTU
A = مقدار NTU به دست آمده از روی درجه بندی دستگاه برای نمونه ی رقیق شده.
B = حجم آب عاری از کدورت بر حسب میلی لیتر
C = حجم نمونه ای که برای رقیق کردن برداشته شده بر حسب میلی لیتر
جهت حفظ محیط زیست از آثار مخرب و زیانبار پسماندها و بهبود محیط زندگی
و جلوگیری از شیوع بیماری ها و امراض ناشی از عدم دفع بهداشتی پسماندها -
قانون مدیریت پسماندها در تاریخ 1383/2/20 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید
و آئین نامه اجرائی آن در تاریخ 1384/5/5 به تصویب هیئت دولت رسید. در این
قانون و آئین نامه آن وظائف دستگاههای اجرائی و اشخاص حقوقی و حقیقی
تفکیک و حیطه اختیارات هر یک از آنها مشخص گردیده است و ضمانت اجرائی آن
نیز در نص قانون و آئین نامه تصریح گردیده است.
قانون مدیریت پسماندها
ماده
1- جهت تحقق اصل پنجاهم (50) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور
حفظ محیط زیست کشور از آثار زیانبار پسماندها و مدیریت بهینه آنها، کلیه
وزارتخانه و سازمانها و موسسات و نهادهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی
که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام میباشد و کلیه شرکتها و موسسات و
اشخاص حقیقی و حقوقی، موظفند مقررات و سیاستهای مقرر در این قانون را
رعایت نمایند.
ماده 2- عبارات و اصطلاحاتی که در این قانون به کار رفته است، دارای معانی زیر میباشد:
الف- سازمان: سازمان حفاظت محیط زیست
ب
– پسماند: به مواد جامد، مایع و گاز (غیر از فاضلاب) گفته میشود که به
طور مستقیم یا غیرمستقیم حاصل از فعالیت انسان بوده و از نظر تولیدکننده،
زائد تلقی میشود. پسماندها به پنج گروه تقسیم میشوند:
1-
پسماندهای عادی: به کلیه پسماندهایی گفته میشود که به صورت معمول از
فعالیتهای روزمره انسانها در شهرها، روستاها و خارج از آنها تولید میشود،
از قبیل زباله های خانگی و نخاله های ساختمانی.
2-
پسماندهای پزشکی (بیمارستانی): به کلیه پیشماندهای عفونی و زیان آور ناشی
از بیمارستانها، مراکز بهداشتی، درمانی، آزمایشگاههای تشخیص طبی و سایر
مراکز مشابه گفته میشود. سایر پسماندهای خطرناک بیمارستانی از شمول این
تعریف خارج است.
3- پسماندهای ویژه: به کلیه پسماندهایی
گفته میشود که به دلیل بالا بودن حداقل، یکی از خواص خطرناک، از قبیل
سمیت، بیماری زایی، قابلیت انفجار یا اشتعال، خورندگی و مشابه آن به مراقبت
ویژه نیاز داشته باشد و آن دسته از پسماندهای پزشکی و نیز بخشی از
پسماندهای عادی، صنعتی، کشاورزی که نیاز به مدیریت خاص دارند، جز پسماندهای
ویژه محسوب میشوند.
4- پسماندهای کشاورزی: به پسماندهای
ناشی از فعالیتهای تولیدی در بخش کشاورزی گفته میشود از قبیل فضولات،
لاشه حیوانات (دام، طیور و آبزیان) محصولات کشاورزی فاسد یا غیرقابل مصرف.
5-
پسماندهای صنعتی: به کلیه پسماندهای ناشی از فعالیتهای صنعتی و معدنی و
پسماندهای پالایشگاهی صنایع گاز، نفت و پتروشیمی و نیروگاهی و امثال آن
گفته میشود از قبیل براده ها، سرریزها و لجن های صنعتی.
ج –
مدیریت اجرایی پسماند: شخصیت حقیقی یا حقوقی است که مسئول برنامه ریزی،
ساماندهی، مراقبت و عملیات اجرایی مربوط به تولید، جمع آوری، ذخیره سازی،
جداسازی، حمل و نقل، بازیافت، پردازش و دفع پسماندها و همچنین آموزش و
اطلاع رسانی در این زمینه میباشد.
1- دفع: کلیه روشهای از بین بردن یا کاهش خطرات ناشی از پسماندها، از قبیل بازیافت، دفن بهداشتی، زباله سوزی
2- پردازش: کلیه فراینده های مکانیکی، شیمیایی، بیولوژیکی که منجر به تسهیل در عملیات دفع گردد.
د- منظور از آلودگی، همان تعریف مقرر در ماده (9) قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست – مصوب 28/3/1353- است.
تبصره
1- پسماندهای پزشکی و نیز بخشی از پسماندهای عادی، صنعتی و کشاورزی که
نیاز به مدیریت خاص دارند، جز پسماندهای ویژه محسوب میشوند.
تبصره 2- فهرست پسماندهای ویژه از طرف سازمان، با همکاری دستگاههای ذیربط تعیین و به تصویب شورای عالی حفاظت محیط زیست، خواهد رسید.
تبصره 3- پسماندهای ویژه پرتوزا، تابع قوانین و مقررات مربوط به خود می باشند.
تبصره
4- لجن های حاصل از تصفیه فاضلاب های شهری و تخلیه چاههای جذبی فاضلاب
خانگی در صورتی که خشک یا کم رطوبت باشند، در دسته پسماندهای عادی قرار
خواهند گرفت.
ماده 3- موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی
ایران موظف است با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سایر
دستگاهها حسب مورد، استاندارد کیفیت و بهداشت محصولات و مواد بازیافتی و
استفاده های مجاز آنها را تهیه نماید.
ماده 4- دستگاههای
اجرایی ذیربط موظفند جهت بازیافت و دفع پسماندها، تدابیر لازم را به ترتیبی
که در آیین نامه های اجرایی این قانون مشخص خواهد شد، اتخاذ نمایند. آیین
نامه اجرایی مذکور می بایستی در برگیرنده موارد زیر نیز باشد:
1- مقررات تنظیم شده موجب گردد تا تولید و مصرف، پسماند کمتری ایجاد نماید.
2-
تسهیلات لازم برای تولید و مصرف کالاهایی که بازیافت آنها سهل تر است،
فراهم شود و تولید و واردات محصولاتی که دفع یا بازیافت پسماند آنها مشکل
تر است، محدود شود.
3- تدابیری اتخاذ شود که استفاده از مواد اولیه بازیافتی در تولید گسترش یابد.
4- مسئولیت تامین و پرداخت بخشی از هزینههای بازیافت بر عهده تولید کنندگان محصولات قرار گیرد.
ماده
5- مدیریتهای اجرایی پسماندها، موظفند براساس معیارها و ضوابط وزارت
بهداشت، درمان و آموزش ترتیبی اتخاذ نمایند تا سلامت، بهداشت و ایمنی عوامل
اجرایی تحت نظارت آنها تامین و تضمین شود.
ماده 6- سازمان
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و سایر رسانه هایی که نقش اطلاع رسانی
دارند و همچنین دستگاههای آموزشی و فرهنگی، موظفند جهت اطلاع رسانی و
آموزش، جداسازی صحیح، جمع آوری و بازیافت پسماندها، اقدام و با سازمانها و
مسئولین مربوط همکاری نمایند.
تبصره – وزارتخانه های جهاد
کشاورزی، صنایع و معادن، کشور و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به منظور کاهش
پسماندهای کشاورزی، موظفند نسبت به اطلاع رسانی و آموزش روستائیان و تولید
کنندگان، اقدام لازم را به عمل آورند.
ماده 7- مدیریت
اجرایی کلیه پسماندها غیر از صنعتی و ویژه در شهرها و روستاها و حریم آنها
به عهده شهرداری و دهیاری ها و در خارج از حوزه و وظایف شهرداری ها و
دهیاری ها به عهده بخشداری ها میباشد. مدیریت اجرایی پسماندهای صنعتی ویژه
به عهده تولیدکننده خواهد بود. در صورت تبدیل آن به پسماند عادی به عهده
شهرداریها، دهیاریها و بخشداریها خواهد بود.
تبصره –
مدیریتهای اجرایی می توانند تمام یا بخشی از عملیات مربوط به جمع آوری،
جداسازی و دفع پسماندها را به اشخاص حقیقی و حقوقی واگذار نمایند.
ماده
8- مدیریت اجرایی می تواند هزینههای مدیریت پسماندها را از تولیدکننده
پسماند با تعرفه ای که طبق دستورالعمل وزارت کشور توسط شوراهای اسلامی بر
حسب نوع پسماند تعیین میشود، دریافت نموده و فقط صرف هزینههای مدیریت
پسماند نماید.
ماده 9- وزارت کشور با هماهنگی سازمان، موظف
است برنامه ریزی و تدابیر لازم برای جداسازی پسماندهای عادی را به عمل
آورده و برنامه زمان بندی آن را تدوین نماید. مدیریتهای اجرایی مندرج در
ماده (7) این قانون موظفند در چارچوب برنامه فوق و در مهلتی که در آیین
نامه اجرایی این قانون، پیش بینی میشود، کلیه پسماندهای عادی را به صورت
تفکیک شده جمع آوری، بازیافت یا دفن نمایند.
ماده 10- وزارت
کشور موظف است در اجرای وظایف مندرج در این قانون، ظرف مدت شش ماه پس از
تصویب این قانون، نسبت به تهیه دستورالعمل تشکیلات و ساماندهی مدیریت
اجرایی پسماندها در شهرداریها، دهیاری ها و بخشداری ها اقدام نماید.
ماده
11- سازمان موظف است با همکاری وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
( در مورد پسماندهای پزشکی)، صنایع و معادن، نیرو و نفت (در مورد
پسماندهای صنعتی و معدنی)، جهاد کشاورزی (در مورد پسماندهای کشاورزی) ضوابط
و روشهای مربوط به مدیریت اجرایی پسماندها را تدوین و در شورای عالی
حفاظت محیط زیست به تصویب برساند، وزارتخانه های مذکور مسئول نظارت بر
اجرای ضوابط و روشهای مصوب هستند.
ماده 12- محل های دفن پسماندها براساس ضوابط زیست محیطی توسط وزارت کشور با هماهنگی سازمان و وزارت جهاد کشاورزی تعیین خواهد شد.
تبصره 1- شورای عالی شهرسازی و معماری موظف است در طرحهای ناحیه ای جامع، مناطق مناسبی را برای دفع پسماندها در نظر بگیرد.
تبصره
2- وزارت کشور موظف است اعتبارات، تسهیلات و امکانات لازم راجهت ایجاد و
بهرهبرداری از محل های دفع پسماندها راسا یا توسط بخش خصوصی فراهم نماید.
ماده
13- مخلوط کردن پسماندهای پزشکی با سایر پسماندها و تخلیه و پخش آنها در
محیط و یا فروش، استفاده و بازیافت این نوع پسماندها ممنوع است.
ماده
14- نقل و انتقال برون مرزی پسماندهای ویژه تابع مقررات کنوانسیون بازل و
با نظارت مرجع ملی کنوانسیون خواهد بود. نقل و انتقال درون مرزی پسماندهای
ویژه تابع آیین نامه اجرایی مصوب هیات وزیران خواهد بود.
ماده
15- تولید کنندگان آن دسته از پسماندهایی که دارای یکی از ویژگیهای
پسماندهای ویژه نیز می باشند، موظفند با بهینه سازی فرآیند و بازیابی،
پسماندهای خود را به حداقل برسانند و در مواردی که حدود مجاز در آیین نامه
اجرایی این قانون پیش بینی شده است، در حد مجاز، نگهدارند.
ماده
16- نگهداری، مخلوط کردن، جمع آوری، حمل و نقل، خرید و فروش، دفع، صدور
تخلیه پسماندها در محیط بر طبق مقررات این قانون و آیین نامه اجرایی آن
خواهد بود. در غیر این صورت اشخاص متخلف به حکم مراجع قضایی به جزای نقدی
در بار اول پسماندهای عادی از پانصد هزار (500000) ریال تا یکصد میلیون
(100000000)
ریال و برای سایر پسماندها از دو میلیون (2000000) ریال تا یکصد میلیون
(100000000) ریال و در صورت تکرار، هر بار دو برابر مجازات قبلی در این ماه
محکوم میشوند.
متخلفین از حکم ماده (13) به جزای نقدی از
دو میلیون (2000000) ریال تا یکصد میلیون (100000000) ریال و در صورت تکرار
به دو برابر حداکثر مجازات و در صورت تکرار مجدد هر بار به دو برابر
مجازات بار قبل محکوم میشوند.
ماده 17- مخالفین از حکم
ماده (14) این قانون موظفند پسماندهای مشمول کنوانسیون بازل را به کشور
مبدا اعاده و یا در صورت امکان معدوم کردن در داخل تحت نظارت و طبق نظر
سازمان (مرجع ملی کنوانسیون مذکور در ایران) با هزینه خود به نحو مناسب دفع
نمایند. در غیر این صورت به مجازاتهای مقرر در ماده (16) محکوم خواهند شد.
ماده
18- در شرایطی که آلودگی، خطر فوری برای محیط و انسان دارد، با اخطار
سازمان و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، متخلفین و عاملین آلودگی
موظفند فورا اقداماتی را که منجر به بروز آلودگی و تخریب محیط زیست میشود
متوقف نموده و بلافاصله مبادرت به رفع آلودگی و پاکسازی محیط نمایند. در
صورت استنکاف، مرجع قضایی خارج از نوبت به موضوع رسیدگی و متخلفین و عاملین
را علاوه بر پرداخت جریمه تعیین شده، ملزم به رفع آلودگی و پاکسازی خواهد
نمود.
ماده 19- در تمام جرایم ارتکابی مذکور، مرجع قضایی
مرتکبین را علاوه بر پرداخت جریمه به نفع صندوق دولت، به پرداخت خسارت به
اشخاص و یا جبران خسارت وارده، بنا به درخواست دستگاه مسئول محکوم خواهد
نمود.
ماده 20- خودروهای تخلیه کننده پسماند در اماکن غیرمجاز، علاوه بر مجازاتهای مذکور، به یک تا ده هفته توقیف محکوم خواهند شد.
تبصره – در صورتی که محل تخلیه، معابرعمومی، شهری و بین شهری باشد، به حداکثر میزان توقیف محکوم میشوند.
ماده
21- درآمد حاصل از جرایم این قانون به حساب خزانه داری کل کشور واریز و
همه ساله معادل وجوه واریزی از محل اعتبارات ردیف خاصی که در قوانین بودجه
سنواتی پیش بینی میشود، در اختیار دستگاههایی که در آیین نامه اجرایی این
قانون تعیین خواهند شد، قرار خواهد گرفت تا صرف آموزش، فرهنگ سازی، اطلاع
رسانی و رفع آلودگی ناشی از پسماندها، حفاظت از محیط زیست و تامین امکانات
لازم در جهت اجرای این قانون گردد.
ماده 22- آیین نامه
اجرایی این قانون توسط سازمان با همکاری وزارت کشور و سایر دستگاههای
اجرایی ذیربط حداکثر ظرف مدت شش ماه تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.
ماده
23- نظارت و مسئولیت حسن اجرای این قانون بر عهده سازمان میباشد. قانون
فوق مشتمل بر بیست و سه ماده و نه تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ
بیستم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و سه مجلس شورای اسلامی تصویب و
در تاریخ 1383/3/9به تایید شورای نگهبان رسیده است.
تصفیه آب در داخل زمین - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آب های زیرزمینی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
انواع آب معدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
حریم ضوابط ومقررات آب های سطحی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
حقایقی درباره آب آشامیدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
حذف نیترات از آب شرب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
کیفیت آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
شیمیایی آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
نقش آب در معماری - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
نقش آب در معماری ایران باستان - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
راههای تصفیه آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
استحصال آب(چاه) - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آشنایی کوتاه با نقش آب در شوشتر - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مضرات نیترات درآب آشامیدنی وحذف آن توسط فرآیند اسمز معکوس - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آب معدنی واقعا بهداشتی تر است؟ - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
تبدیل فاضلاب به آب آشامیدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
تاثیرآب برسلامتی بخشهای مختلف بدن - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چاه آب و انواع آن - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چاههاى لولهگذارى شده - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چاه بهداشتى - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مس درآب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
تاریخچه تصفیه فاضلاب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
اهمیت بهداشت آب و مواد غذایی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
اثرات آلودگی آب بر انسان - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آب معدنی یا آب لوله کشی؟! - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آلودگی آب شرب و اهمیت تصفیه - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
خواص آب آشامیدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
فاضلاب یا گنداب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
توصیه های بهداشتی : آب سالم - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آلودگی آب شرب و اهمیت تصفیه آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
کمبود آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
20 نکته درباره آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آب در اسلام - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
اصطلاحات آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بهداشت آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
سختی آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مدیریت بهداشت محیط در بلایای طبیعی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چالشهای تخصصی بهداشت محیط - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چالشهای عمومی بهداشت محیط - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بهداشت محیط بیمارستانها - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بهداشت مسکن Housing Health - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
نقش آلودگی آب بر سلامت مادران و نوزادان - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
گندزدایی آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آیا میدانید آب و فاضلاب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
استاندارد 1053 آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
استاندارد 1011 آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
روشها و اقدامات اصلی و ضروری تصفیه آب درمحل مصرف در شرایط اضطراری - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
خصوصیات باکتریولوژی آب آشامیدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
تصفیه فاضلاب در اجتماعات کوچک - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
شرایط بهداشتی انبار و سردخانه - شنبه پنجم تیر
روز جهانی آب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
محیط های کشت - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
میکروسکوپ الکترونی (electron microscope) - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
رنگ آمیزی گرم : GRAM STAIN - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
جسم بار و رنگ آمیزی باکتریها - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
معرفی خانواده انتروباکتریاسه enterobacteriacea - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
میکروارگانیسم ها در خدمت تصفیه ی فاضلاب ها و محیط زیست - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
همه چیز درمورد رنگ آمیزی کپسول باکتری - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
تمام سوالات شما در مورد میکروبیولوژی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بررسی نحوه بهره برداری از دستگاههای کلرزنی به عنوان روشی جهت گندزدائی آب شرب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آب شرب سالم - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بهداشت محیط در انبارها - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بهسازی چشمه های آب آشامیدنی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
چک لیست ایمنی آزمایشگاه - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
استاندارد ها و نشریه های آب و فاضلاب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آموزش نرم افزار Hec-RAS - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آموزش نرم افزار Hec-HMS - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
5طبقه بندی باکتری ها از دیدگاه میکروبیولوژی مواد غذایی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مدل سازی اطلاعات ساختمان در طراحی ساختمان - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مروری بر مطالعات مدلسازی اطلاعات ساختمان در ایران - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مقدمه ای بر کاربرد مدل سازی اطلاعات ساختمان درمدیریت پروژه های ساخت - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
به کارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان جهت دستیابی به ساخت و ساز ناب - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مقدمه ای بر استفاده از مدل سازی اطلاعات ساختمان در مدیریت بهره برداری و نگهداری ساختمان ها - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
کاربرد مدل سازی اطلاعات ساختمان در فازاجرای پروژه های ساخت - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
بررسی عملکردی مدل سازی اطلاعات ساختمان(BIM) - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
پتانسیل بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان در معماری ایرانی-اسلامی - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
مروری بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت پروژه های ساختمان - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
کاربرد مدل سازی اطلاعات ساختمان در فازاجرای پروژه های ساخت - شنبه پنجم تیر ۱۳۹۵
آیا مدیران زن سبکی مخصوص به خود دارند؟ - جمعه چهارم تیر ۱۳۹۵
تولید برق از فاضلاب - دوشنبه هشتم تیر
طرح این بحث که آیا زنان بهعنوان رهبر یا مدیر تاثیر بهخصوص یا
ویژهای بر نحوه کارکرد زیردستان خود دارند یا خیر، اغلب سبب ایجاد هیجان و
التهاب میشود، حتی بدون در نظر گرفتن بازخوردها هم، در جهان کسبوکار
مردسالار فعلی این موضوع همانند یک میدان حساس و بالقوه میماند.
جنسیت
یک مدیر یا رهبر تا چه حد بر نحوه عملکرد او موثر است؟ پیش از اینکه به
این موضوع بپردازیم، نباید فراموش کنیم که هر تلاشی برای تشریح رفتار
انسانها (که اساس آن بر جنسیت استوار باشد) در معرض خطر کلیشهسازی،
سادهانگاری و تعمیمهای غلط است.
زنان یک کلیت واحد نیستند و باید
مراقب باشیم وقتی در مورد آنها سخن میگوییم با توسل به یک استقرای ناقص
ویژگیهای یک دسته را به کل مجموعه سرایت ندهیم. از طرفی همیشه کلیشههایی
درمورد جنسیتها وجود دارد، کلیشههایی که اغلب مردسالارانه هستند و
مجموعهای از صفات را که نمودهای قدرت و قاطعیت هستند به مردان و دستهای
از صفات را که نمودهای ضعف و ظرافتند به زنان نسبت میدهند، در کنار این دو
خطر، خطر سادهانگاری نیز هر تاملی را تهدید میکند. اینها سه خطری هستند
که نباید فراموش
کنیم.
نتایج برخی از تحقیقات و مشاهدات نشان میدهد
که زنان در زمینه رهبری متفاوت با مردان عمل میکنند؛ هرچند که پژوهشهای
دیگری وجود دارند که این مدعا را نقض میکنند یا علت تفاوتها را اموری
موقتی میدانند؛ اما گروه اول بر برخی ویژگیها به عنوان تفاوتهای اساسی
مدیران زن پای میفشرند. سه ویژگی بسیار مهمی که اغلب برای بیان وجه تمایز
مدیران زن عنوان میشود، از این قرارند:
1- زنان در مقابل مردان تمایل
بیشتری برای بررسی یک موضوع از چند منظر متفاوت دارند، آنها اغلب مسائل را
از چند منظر بررسی میکنند سپس دست به اقدام میزنند، زنان همچنین نسبت به
مردان توانایی بهتری برای تخیل در مورد دیدگاه دیگران در خصوص یک مساله
دارند، به همین دلیل اغلب در تصمیمگیریها کندتر عمل میکنند.
2- زنان نسبت به مردان درمورد نیازها و تمایلات زیردستان خود حساستر هستند و همدلی بیشتری دارند.
3-
زنان نسبت به مردان در ارتباطات خود با زیردستان شفافتر عمل کرده و
اطلاعات خود را به نحو فراگیرتری در اختیار آنها قرار میدهند.
اما
متاسفانه هیچ شاهد تجربی متقنی برای اثبات ادعاهای فوق وجود ندارد؛ زیرا
حجم نمونه در اغلب پژوهشها بسیار کوچک بوده است. یک بررسی تجربی گستردهتر
میتواند به نتایج شگفتانگیزی در عرصه مدیریت منجر شود، اگر سبک خاصی در
رویکرد زنان و مردان به مدیریت وجود داشته باشد، با روشن شدن جزئیات این
سبک، سازمانها و موسسات قادر خواهند بود که به نحو خلاقانهتر و مولدتری
دست به انتخاب مدیران خود بزنند و به اقتضای نیازهای خود از گستره
استعدادهای مردان و زنان بهره ببرند. به این ترتیب یک موسسه ممکن است ترجیح
دهد مدیران زن (یا مرد) بیشتری به خدمت خود درآورد تا تعهدات تازهای را
عملی کند.
یکی از معضلهایی که زنان بهعنوان مدیر با آن دست و پنجه
نرم میکنند، اهمیت کمیت کار در کنار کیفیت آن است. هرچند که موضوع
یادداشت حاضر این نیست، اما باید به این مطلب اشاره کنیم که اگر یک مدیر
مرد ناچار است ساعتهای متمادی در خصوص کیفیت کاری که قادر به انجام آن
است، تامل کند، یک مدیر زن ناچار است در خصوص کمیت نیز تامل کند.
در
تصویر متدوالی که در اجتماع از زن وجود دارد، زن، همسر و مادری فداکار است
که بیش از هرچیز تمایل دارد مسوولیتهای خانوادگی را به دوش بکشد، وجود این
تصویر به تنهایی برای بروز شکاف در ارزیابی عملکرد مدیران زن و مرد کافی
است (حتی اگر این ارزیابی از جانب خود آنان باشد). نباید فراموش کنیم که
زنان دائما دچار نگرانی در خصوص زمان و کمیت هستند.
در یک نظر سنجی
پژوهشی که در این زمینه و مشترکا بین فعالان کسبوکار و پژوهشگران آکادمیک
صورت گرفته است، افراد به بررسی این پرسش پرداختهاند که تفاوتهای زنان و
مردان در حوزه مدیریت عمدتا در چه مسائلی بروز مییابد.
کلارا تنبی یکی
از متخصصانی که مورد پرسش قرار گرفته است، به وجود تفاوت اذعان دارد و
میگوید: تفاوت اصلی که به نظر من بین زنان و مردان وجود دارد این است که
زنان اغلب صبورتر هستند، آنها بیشتر از مردان اصرار دارند که امور را با
خوشرویی حل و فصل کنند.
سوزان چیپمن نیز که در این نظرسنجی مورد پرسش
قرار گرفته است، تاکید میکند: این انتظار که زنانی که در موقعیتهای ارشد
مدیریتی هستند، ایدههای کلیشهای ما در مورد زنان را محقق میکنند،
انتظاری سادهدلانه و بیهوده است؛ به خصوص که اغلب زنانی که به چنین
موقعیتهایی میرسند عموما رفتار و شخصیتی نابهنجار
دارند.
کاپی
اسپوری، یک مدیر زن معتقد است، زنان توانایی بهتری در حل و فصل بحرانها
نسبت به مردان دارند، وفاداری سازمانی بیشتری از خود نشان میدهند و برخلاف
آنچه اغلب گفته میشود، به لحاظ احساسی اغلب به اندازه مردها متعادل
هستند.
جو هاوارد، معتقد است، مردها و زنها در مدیریت همچون طیفهای
متفاوت یک رنگ هستند و میان آنها تضاد یا تفاوت مشخصی وجود ندارد. جو
اعتقاد دارد که در جهان کسبوکار مردسالار کنونی، زنانی که بهعنوان رهبر
انتخاب میشوند، صفاتی بیش از پیش نزدیک به هنجارهای مردانه از خود نشان
میدهند و بنابراین هنوز نمیتوان درخصوص ویژگیهای اصلی رهبران یا مدیران
زن اظهار نظر کرد.
هری توماس، به تعمیمهای کلی و کلیشههایی که در مورد
زنان وجود دارد، اعتراض میکند و میگوید: تیپسازی از شخیصت زنان به
عنوان موجوداتی که طبیعتی حساس و ظریف دارند، به صورت طبیعی این تصور را در
اذهان عمومی شکل میدهد که زنان برای رهبری مناسب نیستند.
برای اینکه
از شر تبعیض خلاص شویم و منصفانه و دقیق افراد را بررسی کنیم، باید به هر
زن همچون یک فرد مستقل نگاه کنیم، نه بخشی از یک کلیت فرضی.
جان کروفت
معتقد است که ایده وجود تفاوت میان سبک رهبری و مدیریت زنان و مردان اساسا
ایده باطلی است، وی استدلال میکند که مدیریت دانشی است در مورد افرادی که
رهبری میشوند نه شخصی که رهبری میکند و کسانی که مشخصات فرد هدایتکننده
را عامل شکلگیری سبک مدیریتی میدانند، این نکته را فراموش کردهاند.
کروفت توصیه میکند که اگر میخواهیم تاثیر ویژگی جنسیت بر مدیریت را بررسی
کنیم، باید بر جنسیت زیردستان تامل کنیم نه مدیران.
مارلیس کریچسکی، یک
پژوهشگر مدیریت، به یک طبقهبندی جالب اشاره میکند: زمانی که درخصوص
مدلهای رفتاری مدیران زن و مرد تحقیق میکرد به آن دست یافته است، براساس
این طبقهبندی افراد سه دسته هستند: کسانی که مطابق با مدل جنسیتی
متعارفشان رفتار میکنند، کسانی که از نقشهای مدل جنسیتی مقابلشان تقلید
میکنند و دسته سوم کسانی که بیش از هرچیز با عبارت «طبیعت انسانی درهم
پیوسته» قابل توصیف هستند، این افراد ویژگیهای مثبتی را از هردو مدل
جنسیتی در هم آمیختهاند و در معاشرت اجتماعی خود به کار میبرند، این
مساله ابدا ارتباطی به گرایش جنسی این افراد ندارد، بلکه به هویت اجتماعی
آنها مربوط است. کریچلسکی معتقد است که موفقترین مدیران، چه زن باشند و چه
مرد، در دسته سوم قرار میگیرند؛ افرادی با تفکر پیچیده، که در عین حساسیت
چابک و قاطع هستند.
نویسنده: جیم هسکت
مترجم:مژگان جعفری
منبع: HBS
اصل اولیه در انجام پروژه،طراحی و اجرای هرچه بهتر خواسته های ذینفعان و تحویل به موقع آن است.برای اینکه بتوان به این امر دست یافت در اجرای پروژه باید مدیریت صحیح و متناسب با اصول مدیریتی بر روند کارها نظارت داشته باشد. تکنولوژی مدل سازی اطلاعات ساختمان یکی از ابزارهای درحال پیشرفت و امیدوار کننده درصنعت معماری،مهندسی و ساخت(AEC) است که در زمینه های مختلف این رشته توانایی به کارگیری دارد.هدف از این مقاله معرفی تکنولوژی BIM و بررسی عملکرد آن در اجرای پروژه های ساخت میباشد،تا با استفاده از آن بتوان به بهترین شکل عملیات ساخت را بهینه سازی نمودو در پایان پروژه پل کروسل به عنوان یک نمونه موفق از به کارگیری این تکنولوژی در اجرای پروژه معرفی شده است .(Amir Hossein Sotoodeh Beydokhti)
لینک