در آخرین روزهای سال ۲۰۰۷ میلادی، وبگاه APOD، دوازده عکس برتر خود در این سال را انتخاب کرد. در بین این تصاویر، تصویری از یک عکاس ایرانی، بابک امین تفرشی، دیده میشود
عکسهای زیر تصاویر منتخب وبگاه apod در سال ۲۰۰۷ هستند. تصویر دوم متعلق به بابک امین تفرشی است و در ۱۴ بهمن ۱۳۸۵ بر روی سایت تصویر روز نجوم قرار گرفت.
برای دیدن عکسهای بزرگتر و با کیفیت اصلی اینجا را کلیک کنید.
وبگاه اصلی apod نسخهی فارسی apod
اىامه خبر http://nojum.ir/news/articles/601/
منبع nojum.ir
ادامه مطلب
+ نوشته شده در دوشنبه سوم دی 1386ساعت 10:44 بعد از ظهر توسط sheida | یک نظر
شب یلدا
یلدا شب گرم مهربانان جاودانه باد.
از لحاظ نجومی شب یلدا یا شب چله ، شب اول زمستان و درازترین شب سال است و فردای آن با دمیدن خورشید روزها بزرگتر شده و تابش نور ایزدی افزونی مییابد . نیاکان ما هزاران سال پیش دریافتند که گاهشماری بر پایه ماه نمیتواند گاهشماری درستی باشد. پس به تحقیق درباره حرکت خورشید پرداختند و گاهشماری خود را بر پایه آن گذاشتند. آنها حرکت خورشید را در برجهای آسمان اندازهگیری کردند و برای هر برجی نام خاصی گذاشتند. آنها دریافتند هنگامی که برآمدن خورشید با برآمدن برج بره در یک زمان باشد، اول بهار است و روز و شب با هم برابر است. آنها مانند ما میتوانستند در شب 6 برج را ببینند. از سر شب یکییکی برجها از جلوی چشمها عبور میکنند. برج بره سپس برج گاو و ... آنها میدانستند 6 برج دیگر که دیده نمیشوند در آن سوی زمین هستند و مردمانی در آنسوی زمین 6 برج دیگر را نظاره میکنند. آنها دریافتند که اول پاییز و بهار روز و شب برابر و در اول تابستان روز بلندتر از شب است. آنها گاهشماری خود را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسیم کردند. در فرهنگ ایرانیان و نیاکان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصی دارد. واژههای «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژههای «پیرا چله، گرما چله» نشانه اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسیم کردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی این روزها به سی روز تغییر پیدا کرد و ماه سی روزه شد.
در شاهنامه آمده است:
نباشد بهار و زمستان پدید نیارند هنگام رامش نوید
این بیت اشاره به گاهشماری سرزمینهای دیگر دارد. گاهشماری سرزمینهای دیگر برای بهار و فصلهای دیگر سرآغازی نداشتند و این نشان میدهد که گاهشماری ایرانیان همواره کاملترین گاهشماری بوده است. گاهشماری ایرانیان تا زمان دانشمند بزرگ خیام ادامه داشت. با ورود اسلام گاهشماری قمری اعراب نیز یکی از گاهشماریهای مورد استفاده سرزمین ایران شد. وزراء ایرانی خلافت عباسی هر پیشنهادی را که برای اصلاح تقویم نیاکانشان مطرح میکردند از طرف پادشاهان عباسی رد میشد. آنها میگفتند اگر تقویم شما اصلاح شود باز به آیین و فرهنگ پیشین خود بازمیگردید. اما در زمان خیام شرایط تغییر کرد. او در سن 28 سالگی هنگامی که وارد دربار شاه خوارزم میشد، شاه از جای خود بلند میشد و او را کنار خود مینشاند. احترامی که پادشاهان به خیام میگذاشتند باعث شد دست او در اصلاح گاهشماری ایرانیان باز شود. با اصلاح گاهشماری بار دیگر فرهنگ و آیین ایرانی زنده شد. سامانیان که دوستار فرهنگ ایرانی بودند، دانشمندان و وزرای ایرانی را بدون ممانعت نگهبان میپذیرفتند. این نشانه فرهنگ غنی ایرانی است. ما شب چله را جشن میگیریم تا یاد بزرگانی همچون خیام و نیاکان دورتر از خیام را گرامی بداریم.
این بود که ایرانیان باستان شب آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند . ریشه این باور و اعتقاد برمیگردد به گاهشماری و اندیشههایی که ایرانیان مهری دین از آن داشتند . پیشینیان که پایه زندگیشان بر کشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال ، با سپری شدن فصول و تضادهای طبیعی خوی داشتند ، بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار گرفتن ستارگان آشنایی پیدا کرده و کارها و فعالیتهایشان را بر اثر آن تنظیم میکردند . مثلا از منابع رومی میدانیم که پیروان و پاکان به تپهای رفته ، با لباس نو و در مراسمی از آسمان میخواستند که آن « رهبر بزرگ » را برای رستگاری آدمیان گسیل دارد و باور داشتند که نشانه زایش آن ناجی ، ستارهایست که بالای کوهی بنام کوه فیروزی که دارای درخت بسیار زیبایی بوده است ، پدیدار خواهد شد و موبد بزرگ برای این موضوع دعایی میخوانده که قسمتی از آن هنوز در کتاب "بهمنیشت" بر جای مانده است :
آن شب که سرورم زاید نشانهای از ملک آید ستاره از آسمان ببارد
همآنگونه که پیشوایم در آید ستارهاش نشان نماید
ظاهرا پیش از مسیحی شدن رومیان ، یعنی 300 سال پس از زایش عیسی مسیح ، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زادروز عیسی پذیرفت ، زیرا زمان تولد او دقیقا معلوم نبود . از این روست که تا امروز بابانوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر میشود و درخت سرو و ستارهای در بالای آنهم یادگار مهریهاست . جالب اینجا است که یلدا کلمهای است سریانی بهمعنای تولد و به گفته ابوریحان بیرونی آنرا " شبزادان " ترجمه کردهاند . آیین شب یلدا یا شب چله ، خوردن آجیل مخصوص ، هندوانه ، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبههای نمادی دارند و نشانه برکت ، تندرستی ، فراوانی و شادکامی هستند . در این شب هم مثل جشن تیرگان فال گرفتن کتاب حافظ مرسوم است . و حاضرین با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن ، آینده گویی میکنند .