ساختار سازمانی شرکت FAVI
شرکت فرانسوی FAVI یک تأمین کننده
قطعات خودرو است که قطعات آلیاژ مس را تولید می کند. ژان فرانسیس زوبریست
هنگامی که در سال 1983 هدایت این شرکت را برعهده گرفت، فوراً بخش اداره
کارکنان را حذف کرد.
او می گوید: "فردای روزی که سمت CEO این شرکت را
عهده دار شدم، افراد را جمع کردم و به آنها گفتم از فردا شما نه برای من و
نه برای هیچ رئیس دیگری کار نمی کنید؛ شما برای مشتریان خود کار می کنید.
دستمزد شما را من پرداخت نمی کنم؛ آنها می پردازند. اکنون هر یک از
مشتریان، صاحب این کارخانه است. هرکاری را که لازم است، برای مشتری انجام
بدهید."
او با این حرکت، کنترل مرکزی را که شامل: اداره کارکنان، توسعه
محصولات، بخش خرید، و ... بود، بکلی از میان برداشت. 12 تیم براساس اطلاعات
مشتریانی همچون فیات، ولوو، فولکس واگن و غیره، در شرکت تشکیل شد. هر تیم
نه تنها مسئول مشتری خود بود، بلکه مسئولیت تأمین منابع انسانی، خرید، و
توسعه محصولات خود را نیز برعهده داشت.
هر مشتری تنها با یک فرد خاص از
شرکت FAVI مرتبط شد که تمامی امور مربوط به آن مشتری را که توسط تیم انجام
می شد، سرپرستی می کرد. این امور، مواردی همچون: نیازهای تکنیکی، مذاکرات
هزینه ای، خرید، توسعه محصول، مباحث مربوط به کنترل کیفیت، زمانبندی و
تحویل، سازماندهی جلسات، و هم محورسازی اطلاعات را شامل می شد.
موقعیت این افراد رابط در شرکت، موقعیتی حیاتی با اهمیت استراتژیک بالا بود. از اینرو، زوبریست آنها را یک به یک دست چین می کرد.
نتیجه
این شد که شرکت FAVI از یک کارخانه بزرگ به 12 کارخانه کوچک پیشتاز که زیر
یک سقف گرد هم آمده بودند، تبدیل گردید. حذف هرم سازمانی، مشکلات بسیاری
را از میان برداشت. تیم های افقی مشتری مدار باعث شد عناوین شغلی و ترفیع،
موضوعیت خود را از دست بدهند و کارکنان، تمامی انرژی خود را فقط برای کار
صرف کنند.
مهندسی و مدیریت ساخت ایران (ICEMA) Iran Construction Engineering Management
در
FAVI حسابدهی افراد، در مقابل مشتری و تیم است نه در مقابل یک رئیس؛ در
نتیجه افراد FAVI آزادند که تجربه کنند، ابداع کنند، و مسائل مشتران خود را
حل نمایند. آنها طوری پرورش یافته اند که بتوانند تصمیم بگیرند و برای
بهبود کارهای روزانه خود، اقدامات سریع به عمل آورند و به نیاز مشتریان خود
پاسخ دهند.
مدیریت زوبریست، شیوه تفکر متفاوتی را آشکار ساخت. به عبارتی، می توان گفت او مشابه یک طراح، فکر می کرد.